دل شکستهای و غرامت نمی دهی؟!
دستت درست دلبر گردن کلفت من :)
باورت شد عشق اینجا ذلت است؟
عاشقی سوزاندن حیثیت است؟؟
باورت شد دوستی ها لحظه ایست؟
بی وفایی ها قسمتی از زندگیست؟
من که گفتم حاصلش دل بستگیست!
در نهایت خستگی و خستگیست!
من که گفتم این بهار افسردگیست!
دل نبند این پرستو رفتنیست!
عاقبت دیدی که ماتت کرد و رفت!
خندهای بر خاطراتت کرد و رفت!
عجب کاری بدستت داد دل!
هم شکست و هم شکست داد دل!
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن
فهمیدن احساس کار هر آدمی نیست!
با تیر و کمان کودکیم
در کوچه باغ های قدیمی ، در انبوه درختان باران خورده
سینهی گنجشکی را نشانه گرفته بودم
که عاشق تو شدم
گنجشک به شانه ام نشست و من شکارچی ماهری شدم
از آن پس هرگز به شکار پرندهای نرفتم
هر وقت دلتنگم آواز میخوانم
پرنده می آید ، پرنده مینشیند ، پرنده را میبویم، پرنده را میبینم، پرنده را رها میکنم
و چون شکار دیگری میشود
کودکیم را میبینم
در انبوه درختان باران خورده ، با بوی کاهگل و آواز پرنده
به خود میپیچد و گریه میکند
های آواز چقدر تو را
دوست دارم